پرهامپرهام، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 25 روز سن داره

خاطرات پسرم

اولین پست سال 93

1393/1/14 20:23
نویسنده : مامان پرهام
528 بازدید
اشتراک گذاری

 

عید

سفره هفت سین خونه مامانی

ب

پسر جان در حال پوشیدن لباس عید

ا

 

ب

پرهام در کنار حاجی فیروزها(البته با فاصله چون یه کم میترسید)

ب

عکس حاجی فیروز (این حاجی فیروزا توی یکی از میدونای شهر پدری من بود که کنار هر کدوم یه سین سفره هفت سین بود)

غ

ب

فضای سبز خونه داییم

ب

پرهام توی حوض خونه دایجون

ا

 

ب

پسر عموی کوچولوم آرسین

 

 

 ب

م

 

 سال نو مبارک

ایشالله امسال سال خوبی وسلامتی واسه همه باشه

امسال بعد از سه سال بابای پرهام هم با ما در لحظه ی سال تحویل حضور داشت وما در کنار خانواده وارذ سال 93 شدیم

روز اول فروردین به دیدن مامانجون وباباجون رفتیم وناهار وهمه اونجا بودیم  وبابا رفت سر کار

پس فرداش بابا اومد وما به سمت شهر پدری حرکت کردیم  چند روزی اونجا بودیم وپسری یا آرسین وپرسام حسابی بازی کرد وخیلی خیلی بهمون خوش گذشت  چون همش مهمونی دعوت شدیم  وهمه رو تقریبا دیدیم

بعد از برگشتن از اونجا دعوت شدیم خونه دایجون محمود واونجا کلی آب بازی کردم

یعد از اونجا هم یه شب رفتیم خونه خاله  حسابی با علی بازی کرذ وواقعا علی رو دوست داره پرهام ما

و روز 12 فروردین نذری آش حضرت زهرا (ُس) رو که چند وقت پیش نذر داشتم رو خدارو شکر پختم

اینم از عید 93 ما.........................نیشخند

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامان لنا
17 فروردین 93 12:23
امیدوارم سال خوبی داشته باشید. خصوصی
مامان پرهام
پاسخ
ممنون وهمچنین برای شما ولنای عزیز
الهه مامان ابوالفضل
19 فروردین 93 8:31
چه پسر خوشتیبی دلم آش میخواد
مامان پرهام
پاسخ
مرسی عزیزم شما تشریف بیارید پیش ما براتون آش هم میپزیم
مامان لنا
31 فروردین 93 9:29
روزت مبارک عزیزم
مامان پرهام
پاسخ
ممنونم روز شما هم مبارک مامان مهربون